۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

روزی روزگاری آپولو فلاپی !


فروشنده با نگاهی کنایه آمیز نگاه می کند مرا.... لبخند زنان می گوید : جناب حالا می خواید یه هارد یه ترا بخرید ها ! دوره آپولو هوا کردن هم گذشته ! و من هاج و واج می نگرم خود را در انعکاس ویترین آنجا و می اندیشم که چه زود دنیا فهمید مهمتر از آپولو هوا کردن هم کار هست !


پ.ن – یاد دورانی به خیر که با کلی شوق و ذوق و فخر فروشی یک فلاپی دیسک که قد یک نان سنگگ بود را دست می گرفتیم و به خیال خودمان دیتا حمل می کردیم ! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر